افزايش قابليتهاي شبكه زنجيره عرضه

مقالات مجله الكترونيكي

 

يكي از شاخصهاي كليدي براي افزايش توان رقابتي و كيفيتي محصولات و خدمات توليدي سازمانها و موسسات، برقراري و ايجاد رابطه تنگاتنگ با عرضه كنندگان مواد و قطعات اوليه و همكاري و ارزيابي دقيق آنان است.
ازسوي ديگر، پيشرفتهاي شگرف در زمينه تكنولوژي هاي نوين ارتباطي و فراگير شدن اينترنت در تمامي زمينه هاي زندگي، اين فرصت را براي سازمانها فراهم ساخته است كه هرچه بيشتر از اين ابزار درجهت افزايش كيفيت محصولات و خدمات خود ودرنهايت افزايش رضايت مشتريان و كسب سود بيشتر بهره ببرند.
در تمامي سازمانها و موسسات اعم از توليدي، خدماتي، دانشگاهها و بيمارستانها يك سري زنجيره كيفيت وجود دارد كه شامل مشتريان و عرضه كنندگان مي شود.
اين زنجيره ها ممكن است در هر نقطه اي به دليل عدم تامين نيازها و انتظارات مشتريان داخلي و خارجي توسط يك شخص يا جزئي از يك دستگاه يا ماشين قطع يا گسسته گردد.

نكته جالب اينكه معمولاً اين شكست يا نقصان منتهي به تقابل بين سازمان و مشتريان خارجي گشته و افرادي كه در آن تقابل قرار دارند دچار انشعاب مي گردند.
مفهوم مشتريان و عرضه كنندگان داخلي و خارجـي هسته اصلي كيفيت جامع را تشكيل مي دهد.
وجود عيب در تامين نيازها و انتظارات در هر قسمت از يك زنجيره كيفيت موجب افزايش تصاعدي مشكلات گرديده و يك خرابي در قسمتي از سيستم موجب بروز مشكلات در ديگر قسمتهاي آن مي گردد. و اين حالت زنجيره وار، مشكلات بيشتري را پديد آورده و گسترش مي يابد. هزينه كيفيت، بررسي مداوم نيازها و انتظارات و توانائيها در راستاي تامين آنهاست و اين ديدگاه ما را به فلسفه بهبود مستمررهنمون مي سازد.
مزاياي حصول اطمينان از اينكه نيازها و انتظارات در هــــر مـرحله و هر زمان تامين مي گردند، واقعاً از لحاظ افزايش رقابت پذيري و سهم بازار، كـــــاهش هزينه ها، افزايش بهره وري و عملكرد و تحويل و حذف ضايعات چشمگير است.
در اين زمينه، پيتر دراكر معتقد است كه به منظور رقابت موفقيت آميز در بازار رقابتي فزاينده جهاني، يك سازمان بايد از هزينه هاي كامل زنجيره اقتصادي خودآگاه بوده و با ديگر اعضاي اين زنجيره به منظور مديريت هزينه ها و منافع فعاليت كند. و سازمانها بايد از صرف اين ديدگاه كه در درون سازمانشان چه مــــــي گذرد صرفنظر كرده و به هزينه يابي كل فرايند اقتصادي خود بپردازند. علاوه بر اين، هزينه يابي زنجيره اقتصادي نيازمند به اشتراك گذاشتن اطلاعات در بين تمامي سازمانها و حتي در درون يك سازمان است.
در چند ساله اخير، سازمانهاي كشورهاي صنعتي و پيشرفته جهان توجه ويژه اي به مديريت زنجيره عرضه داشته اند و از اين رهگذر به موفقيتهاي قابل توجهي نيز دست يافته اند، كه گواه اين امر حجم بالايي از مبادلات تجاري انجام شده ازطريق اينترنت است كه به ميلياردها دلار در سال بالغ مي گردد.
تغييرات در حوزه تكنولوژي زنجيره، عرضه را تحت تاثير قرار مي دهد. دو عامل اصلي تكنولوژي تاثير قابل توجهي بر روي چگونگي مديريت زنجيره هاي عرضه توسط سازمانها دارد كه عبارتند از:

1 - اينترنت، كه موجب ايجاد اتصال و همكاري مي گردد؛

2 - قابليت دسترسي آسان به قدرت محاسباتي عظيم كه درنتيجه زمينه بهينه سازي را موجب مي شود.

اينترنت به طور بنيادي روش تعامل سازمانها و نوع ارتباط آنان با مشتريان را تغيير داده است.

امروزه مشتريان مي توانند به طريق برخط (ONLINE) در شبانه روز با سازمانها ارتباط برقرار كنند و به كالاها و اجناس بسيار زيادي دسترسي يابند.

چالش زنجيره در اين راستا ايجاد اين اطمينان است كه كالاهاي سفارش داده شده در زمان اعلام شده ازسوي سازمانها به مشتريان تحويل داده مي شود.

زيرا با ايجاد اختلال در بعضي از سايتهاي اينترنتي در زمانهاي تعيين شده براي تحويل كالا محقق نمي گردد. بسياري از شركتها و سازمانهايي كه از تجارت الكترونيكي استفاده مي كنند اين را آموخته اند كه وجود يك رابط مناسب با كاربر يك ضرورت است ولي براي موفقيت كافي نيست. زماني كه مشتريان سفارش كالا مي دهند، اين انتظار را دارند كه كالاهاي موردنياز خود را به موقع و سر وقت تحويل بگيرند. آنان همچنين انتظار دريافت اطلاعات به هنگام درخصوص قابليت دسترسي به موجودي انبار، وضعيت بارگيري و سفارشات معوقه را دارند، اينترنت چالشها و فرصتهايي را در اين خصوص به همراه دارد.

قابليت بالاي مشتريان درجهت اتصال و ارائه سفارش ازطريق اينترنت چالشهاي بسياري را براي قسمت نهايي زنجيره عرضه كه وظيفه تحويل به موقع اين سفارشات را برعهده دارد، به وجود مي آورد. اختلافات اساسي در زنجيره هاي عرضه، كسب و كار - مشتري (BUSSINESS-TO-CUSTOMER) وجود دارد كه مبتني بر كسب و كـار الكترونيكي بوده و زنجيره هايي كه برمبناي مدلهاي كسب و كار سنتي عمل مي كنند در زنجيره هاي عرضه كه از اينترنت بهره مي گيرند، ويژگيهاي زير بارز است:

1 - انتظارات مشتري بيشتر است. افراد به صـورت هميشه در دسترس يعني شبانه روز مي توانند به راحتي سفارش دهند. و بنابراين، سطح بالايي از خدمت را نيز انتظار دارند.

2 - پاسخگويي، سفارشها ي تجارت الكترونيكي، حمل محموله هاي كوچك را الزامي مي كنند كه اين امر مغاير با محموله هاي بزرگ و حجيم است كه بيشتر شركتها به آن پايبند هستند.

با تنوع به وجود آمده در محصولات و پيشرفتهاي تكنولوژيكي در صنايع مختلف، امروزه مشتريان تمايل به خريد محصولاتي دارند كه داراي ويژگيها و خصوصيات منحصر به فــــرد بـوده و اين امر مغاير با ماهيت سيستم هاي توليدي سنتي است، همزمان مشتريان خواستار كاهش قيمت محصولات هستند كه مبتني بر كاهش قيمت فروش آنان خواهدشد كه اين كار ازطريق استانداردسازي و فرايندها و محصولات حاصل مي گردد. همچنين آنان خواستار آگاهي درخصوص ارائه برنامه زمان بندي درخصوص زمان تحويل كالاهاي خريداري شده هستند و درصورت هرگونه تغيير دربرنامه مايل به در جريان قرار گرفتن از سوي فروشنده هستند.

تمامي موارد پيش گفته چالشهايي را ايجاد مي كند كه بايد توسط زنجيره عرضه كسب و كار - مشتري مورد توجه قرار گيرد.

اينترنت توانايي غيرقابل تصوري براي شركت به منظور ايجاد ارتباط و همكاري ايجاد كرده است. اينترنت مي تواند به طور بنيادي روشي كه صنايع بدان عمل مي كنند را تغيير داده و بين مشتريان و عرضه كنندگان ارتباط موثر برقرار سازد.

به جاي زنجيره هاي عرضه خطي تك سازماني، درحال حاضر تكامل و پيشرفت به سمت ايجاد شبكه هاي زنجيره عرضه متعامل بين عرضه كنندگان و مشتريان با يكديگر است. در مدل زنجيره عرضه سنتي، يك سازمان سطح موجــودي انبار و توليد خود را با استفاده از پيش بيني هاي فروش كه مبتني بر اطلاعاتي است كه سه يا چهار سطح از مشتري نهايي فاصله دارد، برنامه ريزي مي كند و براساس اين برنامه ريزي شركت موادخام اوليه را خريداري كرده و سپس محصول را توليد و درنهايت آن را به يك مركز توزيع انتقال مي دهد. تا در هنگامي كه سفارشي براي آن محصول دريافت گرديد، آن را به فروش برساند. و در مرحله بعد اطلاعات درخصوص اينكه چه چيزي به فروش رفتـه است جمع آوري و در فرايند برنامه ريزي مورداستفاده قرار مي گيرد.

مشكل اصلي در اين مدت اين است كه بخش عمده زنجيره عرضه تسلط كم و يا هيچگونه آگاهي نسبت به تقاضاي واقعي مشتري نداشته و در يك وضعيت تدافعي (REACTIVE MODE) عمل مي كند و درواقع از اينكه چه سطحي از تقاضا وجود دارد مطلع نيستنــــد تا زماني كه يك سفارش دريافت مي دارند و محصول به طور خطي در يك جهت حركت كرده و اطلاعات نيز به همين صورت. درانجام چنين كاري، هر عضو زنجيره عرضـه به بخشي از يك شبكه وسيعتر متصل مي گردد. هر عضو شبكه مي تواند در زمان واقعي تقاضاي واقعي مشتري را مورد ارزيابي قرار داده و تاثير آن تقاضا بر روي عمليات خود را متوجه گردد.
عمليات فروش به ابتداي خط فرايند حركت كرده و كل زنجيره عرضه به تقاضاي واقعي مشتري عكس العمل نشان مي دهد.
خريد، ساخت و حركت محصول در سراسر زنجيـــره عرضه تامين كنندگان و عرضه كنندگان خدمات در يك وضعيت هماهنگ به منظورحمايت و پشتيباني از تقاضاي واقعي مشتري انجام مي گردد. به علاوه به جاي عكس العمل صرف نسبت به تقاضا، شبكه زنجيره عرضه مي تواند ازطريق قيمت گذاري پويا كه مبتني بر سطح موجودي قابل دسترسي و ظرفيت شبكه است، تقاضا را تحت تاثير قرار دهد.
با قيمت گذاري پويا، عرضه قابل دسترسي با تقاضا برابر شده كه موجب كاهش سطح انبار مازاد و حداكثر شدن درآمد مي گردد. و از اين طريق زنجيره عرضه به جاي تدافعي عمل كردن، انعطاف پذير مي گردد.
دومين عامل تكنولوژيكي كه در اول مقاله بدان اشاره گرديد و تاثير زيادي بر روي چگونگي مديريت زنجيره عرضه دارد، قدرت محاسباتي قابل ملاحظه و قابل دسترسي بودن و ارزاني كامپيوتر است. زنجيره عرضه، ساختاري پيچيده با محدوديتها، فرايندها و الزامات بسياري است.
مدل سازي زنجيره عرضه مستلزم ساختارهاي رياضي پيچيده اي است. در سالهاي گذشته مدل سازي و زمان بندي ابزارها براي بهينه سازي زنجيره عرضه به صورت ماهانه بوده و دليل آن نيز زمان موردنياز به منظور انجام و تكميل محاسبات بود. اما امروزه، امر بهينه سازي را مي توان براساس توزيع زمان واقعي انجام داده و از اين طريق تكنولوژي حمايت از تصميم گيري در درون و در سراسر زنجيره عرضه پياده كرد.

چالشهاي زنجيره عرضه

تركيب دو عمل دستيابي به اينترنت و قدرت محاسباتي به طور بنيادي گزينه هاي در دسترس به منظور مديريت زنجيره هاي عرضه را دچار دگرگوني ساخته است و نتيجه آن مديريت بسيار موثرتر زنجيره هاي عرضه است. و شركتها و سازمانهايي كه از اين قابليتها به طور موثر استفاده مي كنند،‌موجب بهبود و توسعه زنجيره عرضه خود به شرح ذيل خواهند شد:

1 - تمامي اعضاء زنجيره عرضه، از تامين كنندگان، تامين كننده تا مشتري مشتري از طريق اينترنت به يكديگر متصل گرديده و از اين طريق موجبات دستيابي به اطلاعات درخصوص وضعيت موجودي انبار، ظرفيت توليد، وضعيت سفارشها و ميزان تقاضاي مشتريان فراهم مي گردد.

2 - شركتهاي موجود در سراسر زنجيره عرضه با استفاده از اطلاعات مشترك درخصوص زنجيره عرضه اقدام به برنامه ريزي مي كنند كه مبتني بر تصميم گيريهاي مشترك است.

3 - تصميمات براساس زمان واقعي و با استفاده از اطلاعات به هنگام درخصوص وضعيت مسائل رخ داده در زنجيــــره عـرضه اتخاذ مي گردد.

4 - درآمد و سود به عنوان ماتريسهاي عملكرد براي زنجيـــــــره عرضه مورداستفاده قرار مي گيرند. خاطرنشان مي گردد كه سازمانهايي كه در اين وضعيت رقابتي حاكم بر بازارهاي جهاني سعي در ايجاد تغييرات به منظور بهـــره برداري از اين قابليتها مي كنند، فوق و به حيات خود ادامه خواهند داد و آنهايي كه چنين عمل كنند، با شرايط سختي مواجه خواهندبود. براي توضيح بيشتر بايد به اين نكته اشاره كرد كه چالشها و راه حلهايي كه در اين خصوص وجود دارد براي صنايع مختلف متفاوت بوده و دراين جا بد نيست به چالشهايي كه بعضي از صنايع كليدي با آن مواجه هستند، اشاره گردد.

سازمانها و شركتهايي كه از تكنولوژي پيشرفته استفاده مي كنند، از لحاظ انعطــــــاف پذيري زنجيره هاي عرضه خود پيشرو بوده و به طور موثر عمل كرده اند و دليل آن نيز طول عمر كوتاه محصولات توليدي آنان است كه اين امر انعطاف پذيري و پاسخگو بودن آنها را الزامي مي سازد. در پايان عمر كوتاه يك محصول ارزش اين محصول به شدت كاهش مي يابد و بنابراين، به منظور حصول اطمينان از سودآوري آن، بايد ارتباط تنگاتنگ و دقيقي از وضعيت عرضه و تقاضا و همچنين پاسخگويي عالي به مشتري و ارتباطات موثر در سراسر زنجيره عرضه وجود داشته باشد.

پيمانكاري (OUTSOURCING) اغلب در بخش صنــــايع تكنولوژي پيشرفته استفاده مي گردد و زنجيره عرضه سازمانهاي اين بخش كه از توليدكنندگان قراردادي و سازمانهايي كه عمليات لجستيكي و پشتيباني را به عنوان نفر ثالث براي آن توليدكنندگان انجام مي دهند، تشكيل شده است. و بنابراين، در اين زنجيره عرضه كه شبكه اي تنيده از ارائه كنندگان خدمات مختلف است، بايد اطلاعات به هنگام درخصوص وضعيت عرضه و تقاضا به آنها داده شود. و در اين حالت عمل حياتي براي سازمان حفظ مسئوليت عمليات كنترل در شبكه است درحالي كه عمده كارهاي اجرايي را به پيمانكاران بيرون از سازمان محول كرده است.

اين روش موجب مي گردد كه سازمان به هنگام ضرورت، ارائه كنندگان خدمات را بدون اينكه اخلالي در شبكه زنجيره عرضه به وجود آيد، تغيير دهد.

ايجاد جريان اطلاعات در سراسر شبكه عرضه به منظور ايجاد بينش در خصوص محصول و اجزاء براي تمامي ارائه كنندگان خدمات و همچنين به منظور فراهم آوردن اطلاعات به هنگام براي مشتريان درخصوص وضعيت سفارشهاي آنان، امري ضروري است.

سازمانها مي توانند برمبناي زمان واقعي و در آن واحد، به محض ورود سفارشها از طريق اينترنت آنها را دريافت كرده و اطلاعات را به تمامي اعضاي شبكه زنجيره عرضه ارائه كنند و همزمان درخصوص تامين تقاضاي واقعي مشتري فعاليت كنند.

علاوه براين، تامين كنندگان خدمات با استفاده از اين فرصت مي توانند برنامه هاي آتي خود را پيش بيني كنند، به طوري كه آنان مــــي توانند به طور شايسته اي به برنامه ريزي ظرفيت خود بپردازند. اطلاعات دقيق درخصوص سطح موجودي و ظرفيت به مشتريان اين امكان را فراهم مي سازد كه در مورد تاريخ واقعي تحويل محصول آگاهي يابند.

سازمانهاي موفق و پيشرو به منظور ايجاد تعادل بين عرضه و تقاضا از قيمت گذاري پويا استفاده مي كنند و فروش ازطريق اينترنت اين فرايند را تسهيل مي سازد.

قيمتها براساس سطح موجودي، ظرفيت توليد و باقيمانده دردسترس عمر محصول موردتعديل قرار مي گيرند و مشتريان قادر خواهندبود قيمتها را در زمان واقعي مقايسه كرده ازطريق اينترنت سفارش داده و از تاريخ دقيق تحويل محصول آگاهي يابند. در صنعت خودروسازي يكي از عمده ترين چالشها، توليد محصول موردنياز مشتري در يك چارچوب زماني كوتاه است، كه بدينوسيله از افزايش سطح ميزان موجودي محصولي كه مورد درخواست مشتري نيست جلوگيري گردد. و مسائل مشترك موجود در زنجيره عرضه در اين صنعت شامل زمانهاي تاخير طولاني و ميزان سطح موجودي بالاست و حل اين مسائل نيازمند يك زنجيره عرضه انعطاف پذيرتر است كه نسبت به تقاضاي واقعي مشتري حالت تهاجمي داشته باشد. برخلاف مدل فشاري فروش (PUSH MODEL) اين صنعت بايد به سمت مدل كششي (PULL MODEL) كه توليد براساس تقاضاي واقعي مشتري است، حركت كند و اين مدل نيازمند يك زنجيره منعطف و مرتبط با يكديگر است كه در آن ارتباطات عالي در سراسر اجزاء عرضه كنندگان و تامين كنندگان خدمات برقرار خواهدبود. يك مدل كششي تقــاضا، قيمت گذاري پويا را تسهيل مي سازد و درآمد از طريق قيمتهاي تعديل شده كه مبتني بر تقاضاي واقعي و ظرفيت قابل دسترسي است، مي تواند بيشينه گردد يعني خودروهاي توليدي درعرضه هاي با حجم كم، بالاتر قيمت گذاري شده و در مواقعي كه ظرفيت عرضه بالاست پايين تر قيمت گذاري مي گردند.

يك مدل كششي مبتني بر قيمت گذاري پويا كه ازطريق يك زنجيره عرضه پاسخگو پشتيباني مي گردد، مي تواند منجر به كاهش زمان تاخير گرديده و سطح بالاي موجودي كالا را كه درحال حاضر در زنجيره عرضه خودروسازان بالاست، حذف كند.

يك زنجيره عرضه موثر مي تواند تاثير مستقيم بر روي قيمت سهام يك سازمان داشته باشد.

در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه اگرچه فضاي حاكم بر كسب و كار كشور ما در مقايسه با كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته صنعتي داراي اختلافات نسبتاً زيادي است، اما باتوجه به حركتهاي آغاز شده در صنايع كشور به منظور ارتقاء بهره وري و افزايش ميزان صادرات غيرنفتي، مي توان نتيجه گيري كرد كه در فضاي رقابتي شديد جهاني، سازمانها و موسسات كشور ما ناگزيرند كه هرچه سريعتر در جهت بهره گيري از اين تكنولوژي پيشرفته در صحنه تجارت داخلي و خارجي گام بردارند. 1

منابع:

1 - OAKLAND, J.S. (2000) “TQM: TEXT WITH CASES”. 2ND ED, OXFORD: BUTTER WORTH - HEINEMANN.

2 - ROSENBAUM (2001) “THE TECHNOLOGY - ENABLED SUPPLY CHAIN NETWORK” , INDUSTRIAL MANAGEMENT, NOVEMER - DECEMBER 2001.

3 - WATSON, H. (2002) “PETER F. DRUCKER: DELIVERING VALUE TO CUSTOMERS”, QUALITY PROGRESS, MAY 2002.

چنگيز والمحمدي: دكتري مديريت صنعتي گرايش توليد و عمليات، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب

 

 

 


جهت دريافت هفتگي عناوين مجله توسط ايميل، عضو شويد

نام:   
ايميل: