سفر بي بازگشت به مريخ!

مقالات مجله الكترونيكي

 

آقاي «باز آلدرين»، دومين مردي که در ماه فرود آمد و يکي از حاميان خسته ناپذير کشفيات فضايي، مي گويد : به باور من اولين کاشفان مريخ بايد براي هميشه همانجا بمانند. درست همانند اروپايي هاي که امريکا را کشف نمودند، يک گروه کوچک از کاشفان سيارات بايد روزي در مريخ فرود آيند، همانجا خانه بسازند، زندگي کنند و در نهايت همانجا بميرند.
 

ولي ساختن مسکن در سطح مريخ کار ساده اي نيست. اولاً به دليل اينکه جو مريخ، 100 مرتبه نازک يا رقيق تر از جو زمين است و دوماً اين سياره ميدان مغناطيسي مناسبي ندارد تا در برابر هجوم نابود کننده تابش هاي خورشيدي بتواند حفاظت کند. اما مريخ در مقايسه با هر گزينه ديگر در منظومه شمسي، به عنوان يک مکان يا جهان قابل زيست، توانايي هاي خوبي را به ما پيشکش مي کند.

40 سال بعد از فرود آلدرين بر سطح ماه،  مي توان نا اميدي او را به علت اينکه فعلاً هيچ برنامه براي ترک مدار زمين توسط انسان وجود ندارد، درک کرد. شايد يک تلاش پيشگام به سوي مريخ بتواند اين نا اميدي را رفع کند، البته اگر موفق شويم!

هدف از فرستادن يک مأموريت سرنشين دار به مريخ هميشه مورد بحث و گفتگو بوده. يعني کي را بايد فرستاد!؟ اين مأموريت چقدر به طول مي انجامد؟ آيا فرستادن يک انسان گزينه مناسبي است؟ آيا واقعاً به خرج کردن پول و زمان اش مي ارزد؟ اما چه بخواهيد يا نه، انسان هميشه براي سر زدن به بيرون از زمين جسارت کامل را داشته و دارد ( چه اراده سياسي يا منابع مالي موجود باشد يا نه، ولي قصه ما چيز ديگري است.)

 کاشفان مريخ بايد براي هميشه همانجا بمانند!! 

اين کار را چگونه بايد انجام داد؟ درباره اکتشافات بعدي مريخ گمانه زني هاي زيادي انجام شده و ما در حال برداشتن اولين گامهاي کودکانه به سوي هدف نهايي يعني يک مأموريت سرنشين دار هستيم. مريخ نورد فونيکس که به مثابه يک "مأموريت ديده باني" نام گذاري شده، قصد دارد تا به برنامه ريزي مهاجرت هاي بعدي کمک کند، يعني سفينه هايي مانند مدار گرد اکتشافي مريخ ( اشاره ما به اسم اين مأموريت است، زيرا قبل از فرستادن نيرو، اول يک محل بايد درست بررسي شود). اين مدار گرد، يک طيف سنج منسجم تصوير بردار اکتشافي براي مريخ دارد و هدف اوليه آن يافتن بقاياي مواد معدني در سطح مريخ است که شايد بتواند به درد فرود سفينه هاي سرنشين دار بخورد. هر مأموريتي که به مريخ فرستاده مي شود، داراي وظايفي است که به برنامه ريزي هاي آينده حضور انسان در سياره سرخ کمک مي کند.  

آقاي باز آلدرين تجربيات خود در برنامه آپولو را در ديدگاه هايش براي سفر انسان به مريخ شريک مي سازد. از آنجائيکه سفر سرنشين دار به مريخ همانند هر سفر ديگر مدت 18 ماه به طول مي انجامد، به باور آقاي آلدرين بيشتر احساس مي شود که گويا سفر يک طرفه خواهد بود. او مي گويد" به همين علت بايد انسان ها را براي هميشه به آنجا فرستاد. اگر نمي خواهيم اين کار را بکنيم مسئله طور ديگر است. فکر نمي کنيم بتوانيم يکبار برويم و هزينه لازم براي اين گونه سفر ها را که بعد از مدتي متوقف مي شود، داشته باشيم."      

"اگر مي خواهيم چند نفر را به مريخ پياده کنيم و از مصونيت کاملشان هم مطمئن هستيم، آيا لازم است بعد از يک سال يا يک و نيم سال پس از آن همه مشکلات، آنها را سريعاً بازگردانيم؟"

ناسا و ايسا (سازمان فضايي اروپا) مي گويند که در حال برنامه ريزي يک سفر در سالهاي 2030 تا 2040 به مريخ هستند. اما نظر فعلي، فرستادن يک گروه کوچک کاوشگران (احتمالأ شش نفر) به مريخ است. آيا قبل از فرستادن آنها، تمام سيستم هاي حمايتي حيات و ملزومات آنها در سطح مريخ فرستاده شده يا نه. بعد از اينکه يک پايگاه در آنجا مستقر شد، آنگاه مي توان گروه هاي بيشتري را به دنبال اين گروه کوچک فرستاد. اولين گروه مهاجرين عملياتي احتمالأ 30 نفر خواهند بود.

اما لازم است تا اين مهاجرين افرادي خاص باشند. به گفته آلدرين " لازم است تا اين افراد با اين آمادگي ذهني به آنجا فرستاده شوند که در واقع اولين ساکنين مريخ خواهند بود و بعد از يک دو سال نبايد به خانه باز گردند. اما مقصد من اين نيست که هرگز به زمين برنگردند، بلکه يک يا دو سال فرصت ما را ضعيف مي سازد و شايد هم زماني امکان باز گشت باشد. (بستگي به پيشرفت هاي فني دارد).  مثلأ در 30 سالگي به آنها فرصت داده شود و اگر قبول کردند، مي توانيم آنها را آموزش دهيم و در سن 35 سالگي به مريخ بفرستيم. در 65 سالگي بازنشسته شوند و شايد روزي امکانات فني پيشرفته داشتيم، آنگاه مي توانيم اين افراد را به زمين باز گردانيم.

خيلي ها مي گويند که فرستادن انسان به مريخ " به باد دادن پول" است. بعد از اين همه خطر و هزينه هاي سنگين براي فرستادن انسان، چرا نبايد روبوت و مريخ نورد ها را براي همان کار ها فرستاد. اما آقاي آلدرين با اين نظر مخالف است و مي گويد که فرود آوردن انسان به مريخ نتايج موثرتري مي دهد و مي توان بر اساس آن تصميم بهتري گرفت. روبوت ها فقط مي توانند اطلاعات ذخيره کنند. ما مي توانيم بهترين دستگاه ها را روي پيشرفته ترين روبوت ها نصب نماييم، اما هيچ چيزي نمي تواند جايگزين تجربيات و مهارت هاي انسان گردد. يک انسان در مقايسه با هر نوع روبوت قابل کنترل از راه دور، مي تواند به مراتب بيشتر تحقيقات انجام دهد و نتايج بهتر بدست بياورد. حتي اگر واقعاً نشانه حيات در سطح مريخ وجود دارد، يک انسان مي تواند زود تر از يک روبوت آن را کشف کند.

حالا باز مي پرسيد که چرا بايد انسان را به مريخ فرستاد؟ من مي گويم بخاطر انجام "فعاليت هاي ابتکار آميز، جديد و پيشگام". نگذاريم که سفر انسان به تعويق بافتد و ما باز نا اميد شويم. روي هم رفته، ايستگاه فضايي بين المللي هم نمي تواند تمام توقعات ما را برآورده بسازد و آخرين سفر انسان هم به ماه در سال 1972 بود... قبل از اينکه خود را يک موجود فضايي دور افتاده فکر کنيم، شايد زمان آن رسيده که بايد گام هاي مهمي را به سوي مريخ برداريم.   

 منبع:

www.universtoday.com

به نقل از:

http://www.kabulsky.com

 


جهت دريافت هفتگي عناوين مجله توسط ايميل، عضو شويد

نام:   
ايميل: