مجله الكترونيكي

آرشيو موضوعي مقالات

صفحات جداگانه

امكانات

خطبه درخشان ( خطبه غراء)
«خطبه درخشان‏»«يكى از خطبه ‏هائى است كه امام(ع)ايراد فرموده است،از خطبه‏ هاى شگفت ‏انگيزى است كه به نام خطبه‏«غراء»ناميده شده است‏».
خطبه پیش روی شما حاوی مطالبی عمیق ومعارفی دقیق از پیچیدگیهای عالم هستی وزندگی اجتماعی است ،مطالبی که انسانهای عصر غفلت را تکان می دهد و انسان را نسبت به مسیر خطرناک دنیا آگاه می سازد.

در خبر است هنگامى كه امام(ع)اين خطبه را ايراد فرمود:بدنها بلرزه،اشكهاسرازير،و دلها ترسان شد،و جمعى از مردم اين خطبه را«غراء»ناميده‏اند. فلذا لازم است این مطالب را با صبر وحوصله ودر محیطی آرام مطالعه کنی! تا ظرایف آن در عمق وجودت جای بگیرد ولذت فهم کلام امیر المومنین (روحی له الفداء) نصیبت گردد. سفارش می کنیم که مطالب را بند به بند وبا دقت مطالعه کنید ودر صورتی که مطلبی را ثقیل دانستید دوباره مطالعه کنید وبی توجه از آن عبور ننمایید .

بسم الله الرحمن الرحیم

صفات خداستايش مخصوص خداوندى است كه علو مرتبه ‏اش بخاطر قدرت او است، ونزديكيش به مخلوقات به واسطه عطا و بخشش او،همو است ‏بخشنده تمام نعمتها،و دفع ‏كننده تمام شدائد و بلاها او را مى ‏ستايم در برابر عواطف كريمانه و نعمتهاى وسيع و گسترده ‏اش‏به او ايمان مى ‏آورم چون مبدء هستى و ظاهر و آشكار است،و از او هدايت مى ‏طلبم چون‏ راهنما و نزديك است،از او يارى مى‏ جويم چون توانا و پيروز است،بر او توكل مى ‏كنم چون ‏تنها ياور و كفايت كننده است.

گواهى مى ‏دهم كه محمد(ص)بنده و فرستاده اوست،او را فرستاده تا فرمانهايش رااجرا كند و به مردم اتمام حجت نمايد،و آنها را در برابر اعمال بد،بيم دهد.

‏اى بندگان خدا!شما را به ترس از خدائى كه براى بيدارى شما مثلها زده(و پندهاداده)سفارش مى ‏كنم،خداوندى كه اجل و سرآمد زندگى شما را معين كرده و لباسهاى ‏فاخر را بر شما پوشانده،زندگى پر وسعت‏ به شما بخشيده و با حساب دقيق خود به ‏شما احاطه دارد،در برابر كارهاى نيك پاداش براى شما قرار داده و با نعمتهاى ‏گسترده، و بخششهاى وسيع،گرامى داشته و به وسيله پيامبران و دستورات رسا و روشن ازمخالفت فرمانش بيم داده است.

تعداد شما را به خوبى مى‏ داند و چند صباحى توقف،در اين سراى آزمايش و عبرت‏ برايتان مقرر داشته،در اين دنيا آزمايش مى ‏شويد،و در برابر اعمالتان محاسبه مى ‏گرديد.

(آرى)آب اين جهان هميشه تيره و همواره با گل و لاى توام بوده است، منظره‏اى ‏دلفريب و سرانجامى خطرناك دارد،فريبنده و دل انگيز است اما دوامى ندارد، نورى‏ است در حال غروب،سايه‏ اى است زوال پذير و ستونى است مشرف بر سقوط،و هنگامى‏ كه نفرت كنندگان به آن دل بستند و بيگانگان از آن،به آن اطمينان پيدا كردند، هماننداسبى كه بطور غافلگيرانه پاهاى خود را بلند كرده و سوار را به زمين مى ‏افكند،آنها را برزمين مى ‏كوبد،و با دامهاى خود آنها را گرفتار مى ‏سازد،و تيرهاى خود را بسوى آنان‏ پرتاب مى‏كند.

طناب مرگ به گردن انسان مى ‏افكند،و بسوى گورى تنگ و جايگاهى وحشتناك كه ‏از آنجا محل خويش را در بهشت و دوزخ مى ‏بيند،و پاداش اعمال خود را مشاهده مى كند،مى ‏كشاند! .

همچنان آيندگان به دنبال گذشتگان گام مى ‏نهند،نه مرگ از نابودى مردم دست مى-كشد،و نه مردم از گناه.

و همچنان تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه پيش مى ‏روند.

رستاخيزتا آنجا كه امور پى در پى بگذرد و زمانها سپرى گردد،و رستاخيز بر پا شود در آن‏زمان آنها را از بيغوله ‏هاى گور و لانه ‏هاى پرندگان و جايگاه درندگان و ميدانهاى جنگ‏ب يرون مى ‏آورد،با شتاب بسوى فرمان پروردگار روى مى ‏آورند،به صورت دستجات‏ خاموش و صفوف ايستاده حاضر مى ‏شوند،گر چه جمع آنها بسيار است ولى از ديدگاه علم ‏نافذ پروردگار مخفى نمى‏ مانند و به خوبى صداى(فرشتگان)به گوش آنها مى ‏رسد، لباس نياز و خضوع به تن پوشيده ‏اند،درهاى حيله و فريب بسته شده،آرزوها قطع گرديده، دلها ساكن،صداها(از اوج ‏خويش افتاده)آهسته از گلو بيرون آيد،عرق از گونه‏ ها سرازير، اضطراب و وحشت آنهارا فرا گرفته است،بانگى رعد آسا گوشها را به لرزه آورد و به سوى پيشگاه عدالت،براى دريافت كيفر و پاداش و بهره ‏مند شدن از ثواب،فرا خوانده مى ‏شوند.

بندگانى كه با دست تواناى او آفريده شده‏ اند و بى اراده خويش به وجود آمده وپرورش يافته ‏اند،(و مالك خود نيستند)در چنگال مرگ قرار گرفته و در گهواره گور آرميده ‏از هم متلاشى مى ‏شوند و به تنهائى سر از لحد برمى ‏آورند،و براى درك پاداش قدم به صحنه ‏قيامت مى ‏گذارند،به دقت ‏سرشمارى شده و بحسابشان رسيدگى مى ‏گردد،اين چند روزه‏ به خاطر اين مهلت ‏يافته ‏اند كه در جستجوى راه صحيح برآيند،و راه نجات به آنها ارائه‏ شده،اين چند روز عمر(نه بخاطر اين است كه سركشى كنند بلكه براى آن است)كه رضايت‏ خدا را جلب نمايند،ظلمت و تاريكيهاى شك و ترديد از آنها كنار زده شده،آنها را آزادگذارده ‏اند تا براى مسابقه(در قيامت)خود را آماده سازند،آنها را آزاد گذارده ‏اند تافكر و انديشه خود را براى يافتن حق به كار برند،و در كسب نور الهى در مدت زندگى تلاش ‏و كوشش كنند.

چه مثل هاى رسائى ‏اوه چه مثلهاى صائب و رسائى!وه چه اندرزهائى دلنشين!ولى به شرط آنكه با قلبهاى ‏پاك مواجه گردد و در گوشهاى شنوائى فرو رود،و به راى ‏هائى جازم و عقلهاى كاملى دست‏ يابد.

تقوا پيشه كنيد،تقواى كسى كه چون بشنود احساس مسئوليت كند،و چون گناه كنداعتراف نمايد،و چون احساس مسئوليت نمايد قيام به عمل كند،و چون بيمناك گردد به‏طاعت‏ حق مبادرت ورزد،و(چون به مرگ و لقاى پروردگار)يقين كند نيكى نمايد،وهر گاه درس عبرت به او دهند عبرت پذيرد.

و هر گاه او را بر حذر دارند قبول كند،و اگر منعش كردند از نافرمانى باز ايستد(دعوت‏ خدا) را پاسخ گويد،و بسوى او باز گردد،و چون باز گردد توبه كند و چون تصميم به پيروى از پيامبران گيرد دنبال آنان گام بردارد،چون نشانش دهندبه بيند و بسرعت ‏به سوى حق حركت كند،و از نافرمانيها فرار نمايد،ذخيره‏اى بدست آوردو باطن خويش را پاكيزه و آخرت خود را آباد سازد،زاد و توشه‏اى براى روز حركت وهنگام حاجت،و سر منزل نياز،تهيه كند، همه اينها را پيش از خود،به منزلگاه جاويدانى، به فرستد.

اى بندگان خدا از نافرمانى او بپرهيزيد،به خاطر هدفى كه شما را براى آن آفريده،و آنچنانكه به شما هشدار داده،از مخالفتش بر حذر باشيد تا استحقاق آن چه را به شما وعده ‏داده پيدا كنيد كه وعده او مسلم،و تهديد او وحشتناك است.

يادآورى نعمتهاى گوناگون‏ خداوند براى شما گوشهائى آفريده كه آنچه را مى‏ شنوند حفظ كنند،و چشمهائى كه‏ در تاريكى حقايق را به بينند،و هر عضوى را به نوبه خود اعضائى داد كه در تركيب بندى،ودوام،متناسب و هم آهنگ با يكديگرند،با بدن هائى كه با ساختمان موزون خود قائم و برقرارند،و با دلهائى كه آماده پذيرش مواهب او هستند از نعمت‏هاى او برخوردار بوده، و موجبات امتنان وى آشكار است‏ با وسائلى كه تندرستى شما را حفظ مى ‏كند.عمرهائى برايتان مقدر فرموده ولى مقدارآن از شما پنهان است.و از آثار گذشتگان برايتان عبرتها ذخيره كرده،لذتهائى كه از دنيابردند،و موهبتهائى كه قبل از گلو گير شدن به مرگ از آن بهره‏مند مى‏گرديدند.سرانجام دست‏نيرومند مرگ گريبان آنها را گرفت،و بين آنها و آمالشان جدائى افكند،و با فرا رسيدن ‏اجل به سرعت آنها را از آرزوها بريد،آنها به هنگام تندرستى چيزى براى خود نيندوختندو در نخستين زمان زندگى عبرت نگرفتند،آيا كسى كه جوان است جز پيرى انتظار دارد؟ و افرادى كه برخوردار از نعمت تندرستى هستند،جز حوادث بيمارى را چشم براه مى‏ باشند؟ و آيا كسيكه باقى است جز فنا را منتظر است؟با اينكه هنگام فراق و جدائى و لرزه اضط‏راب‏ و ناراحتى مصيبت نزديك شده كه حتى فرو بردن آب دهان براى او مشكل شود و از فرزندان و بستگان يارى جويد!